با گذشت هر روز و شمارش معکوس و نزدیک شدن هر روزه به مراسم خیمه شب بازی انتخابات٬ هر روز بشدت بر وخامت اختلاف بین باندهای مافیایی و جنایتکار حکومت افزوده میشود. از مناظره و شوهای تلویزیونی چهار کاندید دزد و قاتل و جنایت پیشه تا مراسمات اوباش چرخانی باندهای لمپن حضرات در سطح شهر و گوشه و کنار. مردم و جوانان هم از اين فرصت استفاده ميکنند و راه خود را ميروند. بخشى هم به اين بازى مضحک توهم دارند.
در نمایشات مسخره تلویزیونی پرده از دزدیهای صد و هزار میلیارد تومانیشان بر می دارند. هر یک برای پیشی گرفتن از حریف پرده از دزدی و اختلاس و جعل اسناد حریف مقابل بر میدارد. و آخرش هم هر دو به خوبی و خوشی از مرکز صدا و سیما خارج شده تا در فردا هر چه بیشتر مراسم بازار مکاره دغل و دروغشان را باد بزنند. در زمینه تبلیغات و رقابت با دیگر حریفان مضحک انتخاباتشان پولهای میلیاردی را با دست و دل بازی ولخرجی می کنند. خیابانها و میادین اصلی شهر تهران بخصوص در حوالی عصر تا نیمه های شب محل جولان باندهای لمپن و اوباش تبلیغاتی هر یک از کاندیداهاست. دهها و صدها نفر از باندهای مزدور و خریداری شده هر کاندید در برابر هم صف کشیده و علیه هم شعار می دهند. در روزهای اخیر که بر شدت اخلافاتشان افزوده شده گاها پای نیروی انتظامی و حتی پلیس ضد شورش هم برای کنترل اوضاع به وسط کشیده شده است. بنا به برخی اخبار حتی در قم و مشهد درگیری و زد و خورد بین باندهای خود فروش و لمپن کاندیداها منجر به قتل هم شده است.
موسوی سید مظلوم و سبزنما همان جنایتکاری است که در دوره صدارتش در دهه 60 بیش از 100هزار انسان انقلابی و کمونیست به جوخه های اعدام سپرده شدند. 8 سال جنگ ارتجاعی زندگی و آرزوهای هزاران و میلیونها انسان بی دفاع را متلاشی نموده و به نابودی کشاند تا برای حکومت جانیان اسلامی فرجه ایجاد شود + تا خودش را هر چه بیشتر تحکیم نموده و همچkین سرنوشت غیر انسانی و وحشتناکی را در سایه حکومت سیاهشان برای این مردم رقم بزنند. اوباش و باندهای تبلیغاتی این سید سبز نامظلوم در حالیکه بر مچ دست و گردن و هر جا و نابجای بدن خود پارچه و روبان های سبز بسته اند با گستاخی و دریدگی با دست و دل بازی هرچه بیشتر مشغول نفله کردن پولها و کا غذها و پوستر های تبلیغاتی سید سبزند. بسیاری از خیابانها و میادین و پیاده رو ها با پوسترو عکسهای کاندیداهای وحوش اسلامی مفروش شده است. در بسیاری از موارد رقبا و باندهای تبلیغاتی با فحاشی و الفاظ رکیک به مقابله می پردازند. بنا به دستور ستاد فرماندهی نیروی انتظامی برای کنترل اوضاع همه کلانتریها و مراکز سرکوب و پلیس ضد شورش و گارد ویژه سرکوب به حالت آماده باش در آمده اند.
البته در کنار همه اینها حضور کثیف عوامل اطلاعاتی و لباس شخصی ها مشهود است. باندهای موتور سوار و لمپن و آدمکش احمدی نژاد در حالیکه به انواع سلاح های سرد و گرم مسلح اند در خیابا نهای اصلی تهران وحشیانه به قصد زهر چشم گیری از مردم و حریفان مقابل جولان میزنند و خاطره تلخ سرکوبهای سالهاى بعد 57 را در اذهان زنده می کنند. برخی از دانشجویان طرفدار کروبی در روزهای اخیر در اطراف دانشگاه با شعارهای مر گ بر طالبان و...به حمایت از کروبی 300 میلیونی (پولی که از شهرام جزایری گرفته است) در مقابل احمدی نژاد تیر خلاص زن پرداخته اند. در آانطر ف تر احمدی نژاد تیر خلاص زن و هم باندیهایش مصلای تهران را به قرق خود در آورده اند و بنا به اخباری بعلت عدم استقبال مردم از نشستن در پای منبر این قاتل دزد کوشیده اند برای خالی نبودن صحنه چندین اتوبوس از عوامل خود را از شهر ری به مصلای تهران منتقل نمایند که ظاهرا این ترفند هم بی نتیجه مانده و احمدی نژاد از سخنرانی در مصلی منصرف می شود. عوا مل و باندهای کاندیداها با سواستفاده از برخی از رانندگان محروم و مسافر کش در ازای پرداخت روزی 500 تا 600 هزار تومان این رانندگان و ماشینهایشان را تبدیل به حربه تبلیغاتی متحرک خود در سطح شهر نموده اند! این در حالیست که یک راننده مسافر کش این پول را حتی در ازای یکماه کار بسختی می تواند بدست بیاورد. این روز ها در خیابانهای اصلی تهران مانند انقلاب، ولیعصر، تخت طاوس و دیگر مناطقی که محل تجمع احتمالی عناصر و باندهای لمپن تبلیغاتی حکومت است٬ بعضی ادارات برای پرهیز از هرگونه صدمه احتمالی ساعت کارشان را کوتاه نموده و زود تر تعطیل می شوند. فلکه های اول و دوم آریاشهر هر روز عصر تا پاسی از شب محل تجمع و درگیری و فحاشی باندهای تبلیغاتی حکومتی علیه یکدیگر است. در این میان تعداد اندکی از جوانان و نوجوانان ساده دل و بی تجربه که تشنه آزادی و خلاصی فرهنگی و رهایی از شر بختک حکومت جانیان اسلامی هستند و در حالیکه برخی دختران جوان در این فضا موفق شده اند چند سانتی رو سریهایشان را به عقب بکشند به سید مظلوم موسوی و یا کروبی دخیل بسته اند!
همه اینها در شرایطی است که میلیونها کارگر زحمتکش هنوز دستمزدهای ناچیز چندین ماه گذشته خود را هم دریافت نکرد ه اند و این در حالیست که هم اکنون دهها نفر از کارگران بازداشتی اول مه امسال همچنان بیش از یکماه است در زندان اوین در سلولهای انفرادی تا همین لحظه هم تحت وحشیانه ترین شکنجه های روانی و جسمی قرار گر فته اند. کارگرانی که فقط جرمشان برگزاری جشن روز کارگر و برخی خواسته های صنفی بوده است.
بازار مبادله اس ام اس ها که عمدتا حاوی تمسخر و رد حکومت اسلامی و کاندیداهای جنایت پیشه اش است در بین مردم بشدت گرم است! از تلاش و رقابت باندهای حکومتی گرفته تا بنگاههای همیشه با شرف بی بی سی و صدای امریکا٬ از توده ای- اکثریتی ها گرفته تا ورشکستگان و قاتلان دوم خردادی٬ از فرخ نگهدار های تا دولت آبادیها و سروشهای معلوم الحال همگی همراه و متفقند تا موزیانه و زیرکانه اذهان را مهندسی کنند. تا اذهان بیدار و جستجوگر انسانها که در تکاپوی راه حل چپ و انقلابی برای خلاصی از حکومت اسلامی هستند را به کم قانع کنند. تا شاید مردم را راضی کنند بین بد و بد تر بد را انتخاب نمایند. بین لجن و لجن تر لجن را انتخاب کنند. البته اگر انتخابی هم در کار باشد! در بین برخی گرایشات خرده بورژوازی ناآگاه و روشنفکران سرخورده هم تمایلاتی دیده می شود مبنی بر انتخاب بد به جای بدتر! تصویر انتخاب بین بد و بدتر همان ترسیمی است که حکومت اسلامی، بی بی سی و صدای امریکا، فرخ نگه دار ها و توده ایها و دوم خردادیهای ور شکسته می خواهند در برابر جامعه قرار دهند. این تصویر از قبل مهندسی و طراحی شده علیه جنبش کار گری و کمونیستی٬ علیه تمام انسانیت و آزادیخواهی و برابری طلبی است. این تصویر همه کسانى است که در حفظ جمهورى اسلامى و تداوم وضع موجود ذينفعند. اما تا آنجا که به کارگران و زحمتکشان مربوط است جمهوری اسلامی نه قابل تعدیل است، نه قابل اصلاح و نه قابل تحمل. جمهوری اسلامی امروز با تمام سیمای کریه و زشت و غیر انسانییش سمبل و ثمره 30 سال قتل و شکنجه و جنایت و آدمکشیست. این حکومت سمبل 30 سال گرسنگی و استثمار وحشیانه کارگران و خانواده هایشان است. این حکومت سمبل سنگسار و اعدام و هر جنایت غیر انسانیست. این حکومت، حکومت صد هزار اعدام، حکومت سانسور و سرکوب و شلاق علیه کارگران است. در شرایطی که نعش کثیف دولت اسلامى سرمایه داران در بحرانها و بن بستهای لاعلاج اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آخرین نفسهایش را می کشد٬ باندهای مافیایی حکومت برای سهم بیشتر از قدرت و پول و دزدی با هم در گیرند. اسبها در سر بالایی همدیگر را گاز می گیرند. واقعیت اینست که نه جمهوری اسلامی همان حکومت مقتدر و یکدست دهه 60 است و نه این جامعه 70 میلیونی به جان آمده و در حال انفجار همان مردم است.
در مقابل ما راهى جز تشديد مبارزه عليه نظم سرمايه و دولت مرتجع اسلامى اش و تلاش براى سازماندهى و بميدان کشيدن جنبش سوسياليستى طبقه کارگر نداريم. *